با اشک های ندامتم غسل می کنم

و با هق هق گریه هایم توبه

و در هوای تو غرق می شوم

...

تا به حال انقدر احساس خوشبختی نکرده بودم توی زندگیم

میریم اردو دو دو میریم اردو  :ی

 

*. سالی که نکوست از بهارش پیداست....

واقعا ممنون :ی

 

به دلم برات شده امروز میاد.......

 

راز حال آشفته من

حدیث نا گفته من

امانت خفته من

رازقی نشگفته من

 

خاکستری ام اساسی

اگر در بام های سفید دنیا ایستاده ام

چون نمی خواهم خاکستری بمانم

چون بودن را بنام تو شروع کردم

چون ....

چون من سفید خواهم شد

به زودی و با تو

عطر نرگس ُ رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوتر های مست

نرم نرمک می رسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

صدای پیانو زدنش داره میاد

گل گلدون من .......

 

نمی شنوی؟

گوشت رو بچسبون به پنجره های قلبم!!؟

 

*- منو فراموش نکنی!!! من می رم گم می شم چو ماهی در اب

از سیمای هر انسان ُ زیباترین خط را ربوده ام

از اندام هر یک ُ نازنین طرح را گرفته ام

از هر گلی ُ افقی ُ دریایی ُ اسمانی ُ چشم اندازی ُ   رنگی دزدیده ام

و با دست و دامنی پر از خط ها و رنگ ها

از معراج نیمه شبان تنهایی

به دامان مهربان تو  فرود امده ام

نشسته ام تا آن ودیعه ها که از آسمان ها اورده ام

در دامن تو بریزم

ای خوبی خوب! آیینه مهر!!

ای گل من!!!!!....

 

 

پرنده ی معصوم و کوچک من

آفتاب که رفت پرواز کن

از روی خاک برخیز

این خرابه ی غم زده را ترک کن

به کنار من بیا با هم باشیم

بی بهانه یاد من باش