تشنه نیستم ولی چون عادت کرده ام له له می زنم

حالا باید قطعه های زیبای زندگی به بچَسبونم

تا چهره زیبایش نمایان شود

 

*. شد زمین پر ز مسکین و یتیم              ما گرفتار کدامین هیئتیم؟

گاهی هم انقدر از داشتنش شادم که خودم را فراموش می کنم

از وقتی دارمش احساس می کنم بیهوده نیستم

حداقل می توانم فدایش شوم

این ارزوی کوچکی نیست