گاهی هم انقدر از داشتنش شادم که خودم را فراموش می کنم

از وقتی دارمش احساس می کنم بیهوده نیستم

حداقل می توانم فدایش شوم

این ارزوی کوچکی نیست

 

نظرات 8 + ارسال نظر
احمد 3 مهر 1385 ساعت 15:34 http://neghab.blogsky.com

اره...خوش به حاله تو و اون که همدیگرو دارین...
سبز باشی و ماندگار

آشنا 5 مهر 1385 ساعت 22:16

و این است معنای دوســـت داشتن...!!

آدما مثل یه کتاب میمونند ، که تا وقتی تموم نشن برای دیگران جذابند پس سعی کن خودتو جلوی دیگران تند تند ورق نزنی تا زود تموم بشی ... برای اینکه وقتی تموم بشی مطمئن باش میرن سره یه کتابه دیگه

میبینمت آرامیس



سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...

هومن 12 مهر 1385 ساعت 07:08 http://lopo.blogsky.com

سرآغاز عشق

Mohammad 15 مهر 1385 ساعت 01:10 http://nazanin.blogsky.com

گلی جون حق با شماست اسمم محمده اما چیکار میشه کرد وقتی 1 ایدی داشته باشی که نوشته باشه Anti_Girl !! بعد بیان فکر کنن دختری !!! ((:

somebody 15 مهر 1385 ساعت 11:25 http://newone.blogsky.com

یک جورایی حرف دل من هم هست! البته وقتی عصبانی ام نمی کنه.

صبا 16 مهر 1385 ساعت 21:50 http://kouli

دلم برای آرزوهای کوچکی که دلی بزرگ می طلبند تنگ است !

اگه بگم تمام عمرم را دیوانه بوده ام باور میکنی ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد