شب ها برای تو هق هق می کنم
به پای غمت دق می کنم
...
جوهر قلمم خشک شد
تا ملاقات خدا هیچ نماندهبیایید در میکده باز استببینید کار ما از حد پر حادثه عشق گذشتهو به سر دغدغه هیچ نداریمهمگی جمله فناییمو پرستار تب زمزمه هاییمچه شکوه و چه جلاییست در این مرحله از خلقت عالمتا ملاقات خدا هیچ نمانده بیاییدبیایید
سلامنوروزتان پیروزبا اخبار 300به روز هستم
تا ملاقات خدا هیچ نمانده
بیایید در میکده باز است
ببینید کار ما از حد پر حادثه عشق گذشته
و به سر دغدغه هیچ نداریم
همگی جمله فناییم
و پرستار تب زمزمه هاییم
چه شکوه و چه جلاییست
در این مرحله از خلقت عالم
تا ملاقات خدا هیچ نمانده بیایید
بیایید
سلام
نوروزتان پیروز
با اخبار 300به روز هستم