من همون جزیره بودم خاکی و صمیمی و سبز
واسه عشق بازی موج ها قامتم یه بستر نرم
یه عزیز دردونه بودم پیش چشم خیس موج ها
یه نگین سبز خالص برا انگشتر موج ها
تا که یک روز تو رسیدی روی قلبم پا گذاشتی
لحظه های عاشقی رو تو وجودم جا گذاشتی
زیر رگبار نگاهت دلم انگار زیر و رو شد
برای داشتن عشقت همه جونم آرزو شد
تو نفس کشیدی انگار نفسم برید تو سینه
ابر و باد و دریا گفتن حس عاشقی همینه
امدی تو سرنوشتم بی یهونه پا گذاشتی
اما تا قایقی امد از من و دلم گذشتی
رفتی با قایق عشقت سوی روشنی فردا
من و دل اما نشستیم چشم به راهت لب دریا
دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی
لحظه های بی تو بودن میگذره اما به سختی
می رسه روزی که دیگه قعر دریا می شه خونم
اما تو دریای عشقت باز یه گوشه ای می مونم
...
وایستا زمان منو هم با خودت ببر. ...
بابا دمتون گرم
تو قشنگی مثل برف
تازه آبم که بشه برفا و عریون بشه کوه
تو بزرگی مثل اون قلعه مغرور بلند
که به ابرای سیاهی و باد های بدی میخندی
(احمد شاملو با تحریف شمع روشن)
الناز خیلی دوست دارم تو بی معرفتی کردی ورفتی اما من هنوز هم دوست دارم عزیزم.
سلام من محمد محمدى هستم از قطر وبلاک زیبایى دارین موفق باشین بى زحمتى اکه عکس بزارین بهتر میشد خواستى هم به وبلاک من سر بزن خوشحال میشم http://3kuuuut.blogfa.com این وبلاک منه خواستى هم با من بیشتر آشنا بشین ایدم که هست funboy_lover میتونى منو ادد کنى و با هم آشنا بشیم و یا از طریق تلفن این شماره ى منه موفق باشین بباى ۵۱۹۸۶۳۸ ۰۰۹۷۴
من دنبال دوست دختر جهت بیرون امدن از تنهایی می گردم کسی هست با من دوست بشه DGhamzeh_2006@yahoo.com
تنهایه تنهام مثل یه خار تویه دشت نیست هم نفسی خدا بدادم برس اشکم شب میاد صبح زود میره خنده نمیاد که شب شد بره