سلام نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد. نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت. ولی امید ارم که از خاک گلویم سوتکی سازد. گلویم سوتکی باشد به دست کودک گستاخ و بازی گوش. که یک ریز و پی در پی دم گرم چموشش را بفشاند در ان و خواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد. بدین سان بشکند هر دم سکوت مرگ بارم را. گلی جان دوست دارم از نوشته های خودت استفاده کنی موفق باشی.
محیط کارت خیلی زیباست . زیبا هم مینویسی. خوشحالم که پیدات کردم. سر بزن اونورا...
زی با روی
خجسته
آب
رويت
سپيده
می زند برون
از سر و رويت
سلام !
خیلی عالی بود !
و زیبا ....
موفق باشی
صدر
سلام
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد.
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت.
ولی امید ارم که از خاک گلویم سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد به دست کودک گستاخ و بازی گوش.
که یک ریز و پی در پی دم گرم چموشش را بفشاند در ان
و خواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد.
بدین سان بشکند هر دم سکوت مرگ بارم را.
گلی جان دوست دارم از نوشته های خودت استفاده کنی
موفق باشی.
من همیشه معتقد بودم باید تنهایی ها را قسمت کرد وبلاگ قشنگی داری انقدر گرم که سرمای برفها احساس نمیشه
آسمان
گو همه ابر
ابرها گو همه باران
باران
چه توانند نمود
با حریفی که برافروخته
از سینه من...:x
تقدیم به گلی خانم گل...
یاحق
دل ها وقتی برای دلی دیگر می تپید حالا تکلیف چیه؟
احساسات اسطوره شده بخوره تو سر من. دل من اصلا نمیتپه انگار، چه برسه به .....
سلام
ای کاش انتهای این تپش هم شیرین باشه
ای کاش اسطوره دل ها فقط برای معشوق بتپند
ای کاش ......
یا حق
حق همسایگی یادت نره . بازهم سر بزن
اینا تو حرف قشنگ و دست یافتنی به نظر میاد وگرنه هیچ دلی به معنای عشق واسه کس دیگه نمیتپه
سلام گلی جون. از لطفت ممنون. بازم پیش ما بیا