خدا شانس بده...دیشب از فرط سردرد خوابم نبرد...نشستم نوشتم...تا ساعته چندو یادم نمی آد...ولی نوشتم.
هی نوشتم...هی نوشتم...هی نوشتم...هی نوشتم...هی نوشتم...هی نوشتم...هی نوشتم...هی نوشتم...و آخر سر خوابم برد...صبح که پاشدم دیدم خوا می دیدم!البته خوب مگه می شه آدم ۳ تا استامینفن کدئین بخوره و نخوابه؟؟؟الانم اومدم یه چرت و پرت هایی تایپ کردم ولی همش پاک شد...به این می گن شانس!!
آدم آبله ای هی بشینه بنویسه و آخر سر...!
خودت هیج ناراحت نکن //تو هم شفا می گیری
سلام
مطمئن باش اونکه میتونه بنویسه (ولو چرت و پرت) آدم ابلهی نیست . پس بهتر و بیشتر بنویس
شاد باشی
سلام ممنون که سرزدی بازهم منتظرت هستم راستش را بخواهی سراینده این شعر یادم نیست .
سلام
من لینک شما را در وبلاگ قرار دادم.
موفق باشید.
اگر می بینی چرت پرت می گی به خاطر مریضیت نیست.
به خاطر عشق به نوشتنه.تو دیوانه شدی.مست نوشتم شدی
ای لولی بربط زن تو مست تری یا من
ای پیش تو مستی صد عاقل و فرزانه
من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه
صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه
در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
. هر یک بدتر از دیگر شوریده و دیوانه
سلام گلرخ جان
جون من دیگه کودئن نخور من که اسم کودئن رو میشنوم یخ جوری می شم
خیلی قوی مواظب خودت باش
آمدم ببینم وبلاگ دوستی که منو قابل دونسته نظر داده چه شکلیه که دیدم خیلی خوب می نویسه .دستت درد نکنه واقعا خوشم ةمد از جدیدنرین نوشته تان تا بقیه را بخونم و نظرم را بگم .موفق باشید
زود خوب می شی!