باز هم مثل همیشه
یک چهره غریب
یک فرد بی خرد
چشمانی نا آشنا
هویت گمشده
فر یــــــــــاد بزن
بگو که دروغ می گویی
آینه روزگار بدبین است
تو از من نیستی
من از تو نیستم
من هنوز گم شده ام
من شرمنده صداقتم
راستی ی روزگار کودکی
بی طمع بودن در عشق
دل پاک تر از خنده
چه تغییر بی جایی
من هنوز می خندم
هم به خودم هم به روزگار
از من دل پاک غر یب
یک خیالاتی ساخت
در همین به بهه ها
هویتم شکل گرفت
بازی جذابی بود
چه کنم نقش من هم
دیو جادوگر بود
منم شرمنده صداقتم !!
درود و همواره موفق باشید .
سلام گلی لنک من هم تو وبلاگت بزار
زیبا بود و تفکر برانگیز.
ووووی گلی!آدم می ترسه!
سلام عزیز
از اینکه به درخواست من پاسخ مثبت دادی ممنون من آپدیت هستم اگه خواستی یه داستان باحال گذاشتم حتما سر بزن
بابای
مرسی از لینک.. منم لینکتو گذاشتم......
سام.....نوشته قشنگی بود......محسن
ممنون که به من سر میزنید
داداش خوبم
لطفا سادگی رو فراموش نکن!!!
عکست هم ترسناک بود...
یاد فیلم scream افتادم...
عکس این پشتم بردار...
مرسی قشنگم...
اینجا چه یخ شده !!
salam .khobi lotfan har rozi ke update mikoni in safaro bboro va bego ke update kardiii ta ma ham bakhabar beshim ........
http://blogrolling.com/ping.phtml?msg=short_time&result=Minimum%20time%20between%20pings%20not%20reached.%20Go%20have%20a%20martini%20and%20try%20again%20in%20a%20bit.
از سردی و سرما بخاطر مردگی آن متنفرم
سلام . ممنون که سر زدی . اگه دوست داشتی به وبلاگ پرشین بلاگ هم سر بزن .
سلام!
من چند بار اینجا اومدم اما تحویل نگرفتی!
چطوری اومدی خونه ما؟! D:
سلام دوست خوبم ....... مرسی بخاطر ابراز محبت شما و خیلی خوشحال شدم که وبلاگ من برای شما مفید بوده........ شعر زیبایی بود .... ببخشید اگر دیر اومدم..... مدتی من مشکل داشتم قربانت تا بعد.......
گرما رو دوست دارم..چون مثل احساسه...
سوختن رو دوست دارم چون قلب احساسه...