کمک به عشق،کمک به خدا

خدا فرشته ای فرستاد تا گوسفند بیتاب را آرام کند.
فرشته آمد و نوازشش کرد و گفت:چقدر قشنگ است این که قرار است خودت را
ببخشی تا زندگی باز هم ادامه پیدا کند.آدم ها سپاسگزار تو اند.قوت قدم هایشان
از توست.تاب و توانشان هم.تو به قلب هایشان کمک می کنی تا بهتر بتپد،قلب هایی
که می توانند عشق بورزند.پس مرگ تو به عشق کمک می کند.تو کمک می کنی
تا آدم امانت بزرگی را که خدا بر شانه های کوچکش گذاشته بر دوش کشد.
تو و گندم و نور ،تو و پرنده و درخت همه کمک می کنید تا این چرخ بچرخد،
چرخی که نام آن زندگی است.
گوسفند آرام شد و اجازه داد تا چاقو گلویش را ببوسد.او قطره قطره به خاک چکید،
اما هر قطره اش خشنود بود ،زیرا به خدا،به عشق،به زندگی کمک کرده بود.

نظرات 3 + ارسال نظر

وبلاگتون رو خودتون درست کردين؟!! خيلی قشنگه! اينجا هم قشنگ نوشتين هاان! فقط يه پيشنهادی، رنگ نظر خواهی رو هم صورتی کنين بهتره!‌

خدا همیشه کمکمون کرده

عرفان 20 اسفند 1382 ساعت 02:51

نمی دونم از کجا بوده این متن ولی اگر برا خودت بوده که حرف نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد