مرد یخی

تو که رفتی..........
روحم از عشق جدا شد
غم من اندازه غم خدا شد

تو که رفتی..........
در و دیواره خونه برات آواز می خونه 
همه اشکام روی چشم باقی می مونه

تو که رفتی..........
خورشید آن بالا ماه می سوزونه
به خدا خود خدا هم غم ما را نمی دونه

تو که رفتی..........
دیگه دنیا برام وفا نداره
بی تو بودن برام حتی یکذره صفا نداره

تو که رفتی..........
معنی قشنگی رفتش از تو ذهنم
بهار زندگی تازه پاییز توی ذهنم

 تو که رفتی..........
ساعت ها پشت سرت خوابت را دیدم
ولی توی خواب ها به تو هرگز نرسیدم

تو که رفتی..........
قوت پاهام دیگه غریبه شد با بدنم
شهر غربت معنی غریبی بخشید.این منم؟

تو که رفتی..........
این چشا دوست داره بسته بمونه
این صدا می خونه تا غصه هاشو دل هر کسی بدونه

تو که رفتی..........
این قلم شده زبان دل من
ان ورق شده تنها یار دل من

تو که رفتی..........
بی کس ترین کس توی دنیا شده ام
توکه رفتی ولی من به انتظار نشسته ام

تو که رفتی..........
هر روز یادتو با من هم بازی شده
دل و اشکم با خاطراتت راضی شده

تو که رفتی..........
ولی تورو به عشق پاکمون قسم
زودی برگرد که دارم فدا می شم