سلام

من از شستنگاه شناور می آیم.

به آنجا رفتم تا بشویم روحم را،ذهنم را و قلبم را

در شستنگاه شناور ،آبی و سکوت جاری بود.

و من در بال های سکوت خفتم

و آموختم در خاموشی زیستن را

و اینک سلام من به تو پایان سکوت است

با آمدن تابستان،

شروعی دوباره!

نظرات 6 + ارسال نظر
میلاد 25 خرداد 1383 ساعت 17:48 http://mydownload.co.sr

مرسی که به من سر زدی دوست عزیز وبلاگ قشنگی هم داری

عرفان 25 خرداد 1383 ساعت 17:49

گاه می اندیشم که دلت را در نوشته هایت جا می گذاری.
چه کنم قلب منم اثیر تنهایی توست.

حسین 26 خرداد 1383 ساعت 00:32 http://farahan.blogsky.com

سلام ، اولین باره که اینجا میآم ... بخشید ولی از این کلمه شستنگاه اصلا چیزی متوجه نشدم ... موفق باشی همیشه ...

سیاوش 26 خرداد 1383 ساعت 02:56 http://sogand-ke.blogsky.com

سلام دوست عزیزی...شعر زیبایی نوشتید...و چه زیباست فصل تابستان و همانگونه که مشا گفتید....اغاز دگر.....شاد باشید و بهاری..بدرود

کاوه 26 خرداد 1383 ساعت 14:45 http://ahah.blogsky.com

سلام آپ دیت شدم خفن حتمن ببین

علی 29 تیر 1383 ساعت 11:10

سلام
اولین باری است که از سایتت دیدن میکنم.
از شعر خاکستری ترین مرد یخی خیلی شما اومد.
امیدوارم در آینده بیشتر باهات آشنا بشم.
برام پیام بزار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد