جی جی را ارزوست


بنمای رخ که باغ و گلستانم ارزوست
بگشای لب که قند فراوانم ارزوست

به لحظه شهر بی تو مرا حبس می کند
ان های هوی و مستی دربارم ارزوست

زین همرهان سست تناسب دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم ارزوست

یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه دربارم ارزوست
نظرات 1 + ارسال نظر
سحر 26 اردیبهشت 1384 ساعت 16:04 http://sa-har.persianblog.com

گلی جونم سلام می بینی اول شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد