عرفان


نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر هیرانی
صدایی از صدای عشق خوش تر نیست
حافظ گفت.
اگر چه بر صدایش زخم ها زد تیغ تاتاری

اینجا برای از تو نوشتم هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیرمم نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دلخوشی خواب ها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
ایا هنوز آمدنت را بهار کم است؟


تقدیم به شما
شمایی که چهل روز از رفتنت گذشته است 
و هنوز پیراهن مشکی من بوی شما را می دهد
به تنها گوهر زندگی هر انسان
و برای من دختر خاکستری
 

نظرات 2 + ارسال نظر
گلی تو 27 اردیبهشت 1384 ساعت 16:45

دمت گرم نمرده مشکی می پوشی واسم؟؟؟؟
PAS LEBAS SEFIDAT KOO?

عرفان خوشگله 27 اردیبهشت 1384 ساعت 19:37

سلام سلام ستاره
خوفی خانومی؟
فقط ۲۰ روز مونده.

به خدا همیشه لباس سفید تنمه ولی سیاهی از درونم داد می زنه اخه عرفان دلش برات تنگ شده

مواظب خودت باش
فعلا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد