از کوچه بی خبری رد شدم و عشقم را به دیوار هایش دادم مردانه ایستاده ام و می گویم : اری دیگر عاشق نیستم ولی من دوست دارم دیوانگی را من از امروز دوباره عاشق می شوم و اگر هزار بار دیگر عشق از یادم برود باز عاشق می شوم تو کجا عشق را فراموش کرده ای؟
برای عشق تازه . اجازه بی اجازه من باز عاشق تو می شوم